|
ای مرغ سحر آواز سر ده
که سپیده در راه است
وقت رفتن مرغ شباهنگ است
وقت رسیدن نور وروشنایی
به سرزمین عشق است
برای ورود به این سرزمین
باید راز پر پروانه ها را بدانی
باید راز رنگ رنگ گلبرگها را بدانی
باید راز نغمه سرایی بلبل را بدانی
باید بدانی که چگونه این رازها را دریابی
باید بدانی که بدون دانستن این رازها
تو را در این سرزمین راهی نیست
ملیحه -تیر ماه 90
با خود گفتم :غم غربت پایان خواهد یافت
با خود گفتم :غم هجران دور خواهد شد
با خود گفتم:آن غریبه دیر آشنا خواهد آمد
و بر سفره دلم طعام عشق خواهد گذاشت
اما افسوس که همه چیز چون حبابی بر آب نابود شد.
ملیحه -مرداد90 صفحه قبل 1 صفحه بعد |